گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و یکم
بخش سیزدهم: سوره ي مدثر




اول
کلیات
در مکه بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده و داراي 56 آیه، 255 کلمه و 1010 حرف است. این سوره « مُدثّر » کلیات: سورهي
و هفتاد و چهارمین سوره در چینش کنونی قرآن (« مَسَ د » و قبل از سورهي « مُزمّل » چهارمین سوره در ترتیب نزول (بعد از سورهي
است که از آیهي اول این سوره گرفته شده است. « جامه به خود پیچیده » به معناي ،« مُدّثر » است. تنها نام این سوره
فضیلت
فضیلت: از امام باقر علیه السلام روایت شده که هر کس در نماز واجب سورهي مدّثر را بخواند، بر خداست که او را در درجهي
البته این گونه پاداشها براي این سوره بر اساس شرایطی است، از جمله عمل به محتواي «1» . محمد صلی الله علیه و آله قرار دهد
سوره.
صفحه 99 از 134
اهداف
اهداف: هدفهاي مهم این سوره عبارتاند از: 1. یادآوري معاد و در همین راستا هشداري به مشرکان؛ 2. دعوت پیامبر اسلام
صلی الله علیه و آله به قیام و اعلام رسالت به صورت علنی. ص: 316
مطالب
2. تذکري دربارهي نوزده فرشتهي مأمور دوزخ ؛(29 - 9 و 26 ، مطالب: الف) عقاید: 1. اشاره به رستاخیز و صفات آن (در آیات 8
5. مطالبی ؛( 4. بیان ویژگیهاي بهشتیان (در آیات 39 و 40 ؛(26 - 3. بیان صفات دوزخیان (در آیات 10 ؛( (در آیات 30 و 31
دربارهي نبوّت و دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به قیام و ابلاغ آشکار رسالت خویش همراه با صبر و استقامت (در آیات
7). ب) مطالب فرعی: 1. بیان اسباب جهنّمی شدن افراد؛ از جمله: ترك نماز، ترك غذادادن به مساکین و فرورفتن در بطالتها -1
3. اشارهاي به فرار افراد جاهل و ؛( 2. بیان ارتباط سرنوشت انسان با اعمالش (در آیهي 38 ؛(47 - و انکار روز قیامت (در آیات 41
5. دفاع از قرآن و پیامبر ؛( 4. دستوراتی دربارهي پاکی لباس و دوري از پلیديها (در آیات 4 و 5 ؛( خودخواه از حق (در آیهي 23
26 و 31 ). *** ص: 317 - صلی الله علیه و آله در مقابل تهمتهاي مشرکان (در آیات 16
دوم
دوم: محتواي سورهي مدّثر قرآن کریم در آیات اول تا هفتم سورهي مُدثّر با فراخواندن پیامبر صلی الله علیه و آله به سوي قیام،
7. یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ* قُمْ فَأَنذِرْ* وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ* وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ* - برنامهي فردي، اجتماعی و اخلاقی او را روشن میسازد و میفرماید: 1
وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ* وَلَا تَمْنُن تَسْتَکْثِرُ* وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ اي جامهي خواب به خود پیچیده!* برخیز و هشدار بده،* و پروردگارت را بزرگ
شمار،* و لباست را پاك کن،* و از پلیدي دوري کن،* و منّت مگذار درحالی که فزونی میطلبی،* و به خاطر پروردگارت شکیبا
باش. نکتهها و اشارهها: 1. مفسران برآناند که این آیات سه سال پس از بعثت فرود آمدهاند، سه سالی که پیامبر صلی الله علیه و آله
2. در این آیات «1» . مردم را به طور پنهانی به سوي اسلام فرا میخواند، سپس در این آیات دستور یافت که آشکارا تبلیغ کند
اشاره شده که پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر آرمیده بود که دستور قیام به او رسید، مقصود از این جملات چیست؟ مفسران
قرآن چند تفسیر براي این آیات بیان کردهاند: الف) مشرکان عرب در آستانهي موسم حج تصمیم گرفتند که همگی پیامبر صلی الله
علیه و آله را ساحر بخوانند و ایشان سخت ناراحت شدند و بیمارگونه و غمگین به خانه آمدند و در بستر آرمیدند، که آیات فوق
فرود آمد و ایشان را به قیام و مبارزه دعوت کرد. ب) واقعاً پیامبر صلی الله علیه و آله درحال خواب بود و جامه بر خود کشیده بود
که ص: 318 جبرئیل فرود آمد و او را به قیام و انجام رسالت فراخواند. ج) مقصود از جامه همان
لباس رسالت است که پیامبر برتن کرده و در گوشهي عزلت قرار گرفته بود، ولی این آیه او را به خروج از انزوا و قیام به هدایت
مرا » : مردم فراخواند. د) پس از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و ابلاغ رسالت در کوه حرا، آن حضرت به خانه آمد و فرمود
در این هنگام جبرئیل آمد و او را به قیام فراخواند. ولی احتمال اخیر با نزول سوره که سه سال پس از بعثت است ،« بپوشانید
البته سه احتمال اول با همدیگر منافاتی ندارند و ممکن است همگی صحیح باشند. 3. در این آیات بر قیام «1» . سازگاري ندارد
براي هشدار دادن تأکید شده است، در حالی که وظیفهي پیامبر صلی الله علیه و آله هشدار دادن است و هم بشارت. شاید به خاطر
آن که هشدار در آغاز رسالت تأثیر عمیقتري در بیداري مردم دارد. آري؛ هشدار در مورد عذاب دنیوي و اخروي و نتایج سوء
اعمال مردم، لازمهي هدایت آنهاست. 4. مقصود از تکبیر گفتن، بزرگ شمردن خدا از نظر اعتقاد و عمل است؛ یعنی او را داراي
صفحه 100 از 134
گفتن یکی از مصداقهاي تکبیر « اللَّه اکبر » صفات جمال و منزّه از هر عیب و نقص و برتر از آن بدانیم که در وصف بگنجد؛ پس
است. 5. مقصود از لباس پیامبر صلی الله علیه و آله که باید آن را پاك دارد، یا همین لباس ظاهري است؛ یعنی همچون مردم
چون پاکیزگی لباس از مهمترین «2» . جاهلی لباس کثیف و بلند نداشته باش؛ آن را کوتاه کن تا برزمین نکشد و کثیف نشود
نشانههاي شخصیت و فرهنگ انسان است؛ و یا منظور، روح و جان انسان است که باید از هر آلودگی پاك گردد و یا کنایه از
البته مانعی ندارد «3» . اعمال انسان است که به منزلهي لباس اوست و یا مقصود زنان هستند که در قرآن لباس مردان خوانده شدهاند
که همهي این معانی مورد نظر ص: 319 باشد؛ یعنی رهبران الهی باید در تمام ابعاد زندگی
به معناي پلیدي یا اضطراب و تزلزل (و انحراف) و یا به معناي عذاب است؛ از این رو به معانی مختلف، « رُجْز » پاك باشند. 6. واژهي
همچون بتها، گناه، اخلاق زشت، حبّ دنیا، عذاب الهی و هر چیزي که موجب غفلت و انحراف انسان و عذاب الهی میشود
تفسیر شده است. هر چند پیامبر صلی الله علیه و آله قبل و بعد از بعثت از این امور دور بود اما دوري از اینها به عنوان یک اصل
7. در این آیات پیامبر صلی «1» . اساسی در مسیر رسالت ایشان و نیز به عنوان یک الگو براي همگان مورد تأکید قرار گرفته است
الله علیه و آله را از منتگذاري بر مردم و زیادهانگاري اعمال خویش و تقاضاي پاداش فراوان منع کرده است، تا این دستورات
الگوي رهبران الهی بلکه همهي مردم باشد. آري؛ کسی که جهاد و تلاش میکند و به دیگران امداد میرساند، باید سپاسگزار
آنها باشد و آنها را کوچک و ناقص شمارد و انتظار پاداش از آنان نداشته باشد. علاوه بر آن که منتگذاري موجب باطل شدن
8. این آیات پیامبر صلی الله علیه و آله را به شکیبایی در برابر مشکلات و مخالفان فرا میخوانند. آري؛ «2» . اعمال انسان میگردد
صبر یکی از ارکان زمامداري و رهبري مردم و ضامن اجراي برنامههاست. از امام علی علیه السلام روایت شده که صبر در برابر
آموزهها و پیامها: 1. رهبران و مبلغان دینی بدانند که وقت استراحت نیست، به پاخیزند و «3» . ایمان همچون سر نسبت به بدن است
ص: 320 مردم را راهنمایی کنند. 2. انقلاب و قیام را با هشدار و تکبیر شروع کنید. 3. رهبران و
مبلغان الهی، زندگی و دامان خویش را پاك نگه دارند (تا الگوي دیگران باشند). 4. اگر میخواهید رهبر و مبلغ خوبی باشید، از
هرگونه پلیدي و انحراف دوري گزینید. 5. منت گذاشتن و فزون انگاري و فزون خواهی از صفات رهبران الهی نیست. *** قرآن
10 . فَإِذَا نُقِرَ فِی - کریم در آیات هشتم تا دهم سورهي مدثّر به رستاخیز و سختی آن براي کافران اشاره میکند و میفرماید: 8
النَّاقُورِ* فُذلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ* عَلَی الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ و هنگامی که در شیپور دمیده شود،* و آن، آن روز، روزي سخت است،*
که بر کافران غیر آسان است! نکتهها و اشارهها: 1. در هنگام برپایی رستاخیز دو اعلام عمومی با نفخ صور (دمیدن در شیپوري
خاص) صورت میگیرد. در نفخ صور واعلام اول همهي موجوداتِ زنده میمیرند و در نفخ صور واعلام دوم همهي مردگان
آیهي فوق به نفخ صور و اعلام دوم اشاره «1» . مجدداً زنده شده، در صحنهي رستاخیز براي حساب و پاداش و کیفر آماده میشوند
در اصل به معناي کوبیدن چیزي است به طوري که سوراخ شود و به اعلام عمومی رستاخیز با شیپور خاص نیز ناقور « ناقُور » . دارد. 2
میگویند؛ گویی آن صدا گوش انسان را سوراخ میکند و در مغز فرو میرود. 3. صحنهي رستاخیز براي مؤمنان مقدمه و
نویدبخش بهشت و رحمت الهی و براي کافران مقدمهي عذاب ابدي است، از این رو رستاخیز براي آنان بسیار سخت و طاقت
فرساست. ص: 321 آموزهها و پیامها: 1. آیندهي سختی در انتظار کافران است. 2. رستاخیز را
ساده و آسان نپندارید. *** قرآن کریم در آیات یازدهم تا سیام سورهي مدثر با اشاره به ناسپاسی و نقشه کشی مخالفان و تهمتِ
30 . ذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً* - سحر به پیامبر صلی الله علیه و آله با یادآوري ویژگیهاي دوزخ به آنان هشدار داده، میفرماید: 11
وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُوداً* وَبَنِینَ شُهُوداً* وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیداً* ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ* کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیداً* سَأُرْهِقُهُ صَ عُوداً* إِنَّهُ فَکَّرَ
وَقَدَّرَ* فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ* ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ* ثُمَّ نَظَرَ* ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ* ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ* فَقَالَ إِنْ هذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ* إِنْ هذَا إِلَّا قَوْلُ
الْبَشَرِ* سَأُصْلِیهِ سَ قَرَ* وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَ قَرُ* لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ* لَوَّاحَۀٌ لِلْبَشَرِ* عَلَیْهَا تِسْعَۀَ عَشَرَ مرا واگذار باکسی که (او را) به تنهایی
صفحه 101 از 134
آفریدم،* و براي او مال گستردهاي قرار دادم،* و پسرانی شاهد (و حاضر به خدمت)،* و براي او (وسایل زندگی را) کاملًا آماده
کردم؛* سپس طمع ورزید که بیفزایم.* هرگز چنین نیست؛ [چرا] که او نسبت به (آیات و) نشانههاي ما ستیزهگر بود؛* به زودي
اورا به بالا رفتن (از گردنهي عذاب) وا خواهم داشت.* [چرا] که او تفکّر کرد و (نقشه را) معیّن نمود.* پس کشته باد! که چگونه
معیّن کرد؟!* سپس کشته باد! که چگونه معیّن نمود؟!* سپس نظر کرد؛* سپس چهره در هم کشید و با ترشرویی شتاب کرد؛*
به زودي او را *«. این (قرآن) جز سحري حکایت شده نیست؛* این جز گفتار بشر نیست » : سپس پشت کرد و تکبّر ورزید؛* و گفت
چیست؟!* (دوزخی) که نه « دوزخ آزار دهنده » به دوزخ آزار دهنده وارد میکنم (و میسوزانم)!* و چه چیز تورا آگاه کرد که
باقی میگذارد و نه رها میسازد؛* که (آن دوزخ) سوزاننده و تغییر دهندهي (رنگ) پوستهاست؛* که نوزده (فرشته) برآن
ولید بن » (گماشته) است. ص: 322 شأن نزول: حکایت شده که یکی از سران مشرکان به نام
آیات قرآن را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنید و به شگفت آمد و گفت: گفتار او شیرینی خاصی دارد و زیبایی و طراوت « مُغیره
مخصوصی، شاخههایش پرثمر و ریشه هایش قوي است؛ سخنی که بر هر سخن دیگري برتري دارد و هیچ سخنی از آن برتر نیست.
سپس برخی از قریش به او اعتراض کردند که چرا پیامبر صلی الله علیه و آله را تأیید کرد و او براي جبران گفت: محمد صلی «1»
الله علیه و آله دیوانه و کاهن و دروغگو و شاعر نیست، بلکه او مردي ساحر است و آنچه میگوید سحري است جالب، چون میان
«2» . خطاب میکردند « ساحر » مردم جدایی میافکند. بعد از این واقعه همهي مشرکان همداستان شده، پیامبر صلی الله علیه و آله را
نکتهها و اشارهها: 1. مفسران برآناند که این آیات در مورد ولید بن مُغیره، یکی از سران مشرکان مکه ومخالف لجوج پیامبر صلی
الله علیه و آله و قرآن است. او که فردي سرشناس و معروف به عقل و درایت بود، وقتی آیات قرآن را شنید متوجه شد که کلامی
برتر است، اما در برابر پیامبر صلی الله علیه و آله لجاجت کرد و نقشهي شومی کشید و پیامبر صلی الله علیه و آله را جادوگر و قرآن
را سحر خواند. این آیات میتواند بر مخالفانی همچون ولید تطبیق شود و هشداري براي همهي آنان باشد. 2. در این آیات صفات
اینگونه بر شمرده شده است: ص: 323 الف) خدا به تنهایی او را آفریده و در شکم مادر « ولید »
وهنگام تولد تنها بود و اکنون نیز خود را شخصیت منحصر به فرد عرب مینامد، ولی خدا به تنهایی به حساب او رسیدگی خواهد
ب) خدا به او اموال و نعمتهاي گستردهاي داده بود ولی او ناسپاسی میکرد. حکایت «1» . کرد و کیفر ناسپاسی او را خواهد داد
کردهاند که ولید در بین مکه وطائف داراي مزارع و دامهاي زیادي بود. ج) خدا به او پسرانی داده بود که نزد او حاضر بودند و به
او خدمت میکردند و به خاطر کار و معیشت او را تنها نمیگذاشتند. د) خدا وسایل و مقدمات زندگی براي او آماده کرده بود و از
نظر اقتصادي و اجتماعی موقعیت خوبی داشت. ه) او هم چون دیگر ثروتمندان انسان طمعورزي بود و مایل بود که خدا نعمتهاي
بیشتري به او بدهد. و) نسبت به آیات الهی و نشانههاي خدا دشمنی میورزید و آگاهانه با آن مخالفت میکرد و با آن که
میدانست قرآن کلام برتر است، بازهم آن را سحر میخواند. ز) او فرد متفکري بود اما از فکر خود در راه نقشهکشی علیه اسلام
استفاده میکرد و در ذهن خود توطئهها را آماده و تقدیر و تدبیر میکرد. آري؛ تفکر عبادت است؛ اگر در مسیر حقطلبی باشد، اما
تفکري که در خدمت اهداف شیطانی قرار گیرد، انسان را گمراه و گرفتار عذاب میسازد. ح) فردي ترشروي و عجول بود. ط)
تکبّر میورزید و از حق روي برمیتافت. ي) به پیامبر صلی الله علیه و آله و قرآن تهمت میزد و قرآن را سخن بشري و سحر
پیشبینی شده است: الف) خدا بر « ولید » 3. در این آیات چند کیفر براي میخواند. ص: 324
نعمتهاي او نیفزود، چراکه ناسپاس بود و به جاي شکر نعمت، در برابر پیامبر و قرآن موضعگیري میکرد. ب) او را گرفتار سختی
حکایت شده که ولید سرانجام در «1» . (عذاب) میکند و مجبور میسازد که از قلهي سخت زندگی بالا برود و سپس سقوط کند
زندگی فردي و اجتماعی سقوط کرد و به تدریج تا آخر عمر اموال و فرزندان خود را از دست داد. ج) خدا بر او نفرین کرد و دو
زیرا او نقشههاي شوم میکشید و از نعمت فکر و ذهن خود در راه اهداف ضد الهی استفاده میکرد. د) «! مرگ بر او باد » : بار فرمود
صفحه 102 از 134
فرجام ولید آتش دوزخ است، که پوست تن را دگرگون میسازد و چیزي را رها و باقی نمیگذارد. 4. ولید پس از تفکر، چهره
درهم کشید و از حق روي برتافت و قرآن را کلامی بشري و سحر خواند؛ سحري تاریخی که در اقوام پیشین وجود داشت و انسان
در حالی که او فردي آگاه به ظرایف ادبی بود ومی دانست که قرآن کلام برتر است و اگر او «2» ؛ را به شگفت میآورد
یکی از نامهاي دوزخ و در اصل به معناي دگرگون و « سَقَر » . میتوانست مثل آن را میآورد؛ ولی لجاجت کرد و تسلیم حق نشد. 5
ذوب شدن بر اثر تابش آفتاب است که به عذاب هولناك آتش جهنّم اشاره دارد. برخی نیز آن را نام یکی از طبقات هولانگیز
6. آتش دوزخ قابل درك و تصور نیست و برخلاف آتش دنیا، ص: 325 «3» . دوزخ دانستهاند
همه چیز را فرا میگیرد و چیزي را رها نمیکند و پوست و استخوان را سالم نمیگذارد؛ دوزخیان را نه میمیراند ونه زنده نگاه
آري؛ آتش دوزخ رنگ پوست بدن را دگرگون میسازد و از فاصلهي دور «1» . میدارد بلکه بین مرگ و حیات آزار میدهد
. آموزهها و پیامها: 1 «3» . و نوزده نگاهبان ومأمور برآن گماشته شدهاند؛ بنابراین راه گریزي از آن نخواهد بود «2» نمایان است
حساب و کیفرمخالفان لجوج اسلام با خود خداست. 2. مخالفان اسلام به نعمت هایی که خدا به آنان ارزانی داشته توجه کنند و
(ناسپاسی) و دشمنی نورزند. 3. ثروتمندان، کفرپیشه، طمعکار و فزون طلباند. 4. دشمنی با آیات الهی موجب سقوط است. 5. هر
کسی علیه قرآن و رهبران الهی نقشه بکشد فرجامی عذابآلود دارد. 6. مرگ بر توطئهگران علیه قرآن. 7. مستکبران ترشروي به
قرآن و رهبران الهی تهمت میزنند. 8. هر کس قرآن را کلام بشري و سحر بخواند مستحق مرگ است. 9. هر کس از نعمت تفکر
سوء استفاده کند، مستحق مجازات است. 10 . عذابی غیر قابل تصور در انتظار مخالفان قرآن است. 11 . آتش دوزخ نابود کننده
12 . آتش دوزخ (گریزناپذیر است، چون) محافظ دارد. *** قرآن کریم در است. ص: 326
. آیهي سی و یکم سورهي مدثّر به حکمت تعداد مأموران دوزخ و واکنشهاي مختلف در برابر آن اشاره میکند و میفرماید: 31
وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَ ۀً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَۀً لِلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَبَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَاناً وَلَا
یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَبَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ وَالْکَ افِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهذَا مَثَلًا کَ ذلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشَاءُ
وَیَهْدِي مَن یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِکْرَي لِلْبَشَرِ و (مأموران) اهل آتش را جز فرشتگان قرار ندادیم و تعداد آنان
را جز آزمایشی براي کسانی که کفر ورزیدند قرارندادیم، تا کسانی که به آنان کتاب داده شده یقین کنند و بر ایمان کسانی که
ایمان آوردند بیفزاید وکسانی که به آنان کتاب داده شده و مؤمنان تردید نکنند و براي اینکه کسانی که در دلهایشان [نوعی
اینگونه خدا هر کس را بخواهد (به خاطر اعمالش) در «!؟ خدا از این مَثَل چه اراده کرده است » : بیماري است و کافران، بگویند
گمراهی وا مینهد و هر کس را (شایسته بداند و) بخواهد راهنمایی میکند. و (تعداد) لشکریان پروردگارت را جز او نمیداند و
این جز یادآوري براي بشر نیست. شأن نزول: حکایت کردهاند که گروهی از یهود از یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله در
مورد تعداد مأموران دوزخ پرسش کردند و او گفت: خدا و رسولش آگاهترند. و جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله فرود آمد و
و یهودیان بر این تعداد اعتراض نکردند، زیرا با تعالیم خود هماهنگ یافتند و مؤمنان در ) «1» اعلام کرد که آنان نوزده نفرند
عقیدهي خود راسختر شدند) اما برخی مشرکان همچون ص: 327 ابوجهل این مطلب را به
ریشخند گرفتند وگفتند: آیا ده نفر از شما شجاعان عرب نمیتواند یکی از مأموران دوزخ را شکست دهد؟ و آیهي فوق به این
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات بیان شده که تعداد فرشتگان «1» . گروه پاسخ داد که تعیین این تعداد براي آزمایش مردم است
دوزخ نوزده نفر است. این تعداد مأموران عذاب است، وگرنه فرشتگان و لشگریان الهی صحنهي آسمان و زمین و بهشت و دوزخ
2. در این آیات بیان شده که انتخاب عدد نوزده براي آزمایش مردم «2» . را پر کردهاند و تعداد آنها را جز خدا کسی نمیداند
است؛ یعنی کسی به درستی نمیداند که چرا عدد نوزده انتخاب شده است، البته برخی افراد در این مورد حدسهایی زدهاند که
آري؛ خدا برخی مطالب را بیان میکند و دلیل آن را روشن نمیسازد تا نشان دهد که چه کسانی حقایق وحی را «3» . دلیل ندارد
صفحه 103 از 134
میپذیرند و چه کسانی بهانهتراشی میکنند. 3. قرآن با بیان تعداد مأموران دوزخ ( 19 نفر) کافران را از دو جهت آموزد: یکی این
که آنان این مطلب را مورد پرسش و ریشخند قرار دادند و از طرف دیگر آن فرشتگان را اندك و ناتوان شمردند. در حالی که
فرشتگان الهی قدرتمند هستند و به ارادهي الهی و به فرمان او قادرند هر کاري انجام دهند. در مورد تعداد آنان نیز هر عدد دیگري
انتخاب میشد، بازجاي پرسش وجود داشت که چرا تعداد آنها اینقدر است. آري؛ بهانهتراشی مخالفان اسلام پایانی نخواهد
4. بیان تعداد مأموران دوزخ هم زمینهساز تأیید اهل کتاب (یهودیان و داشت. ص: 328
مسیحیان) شد چراکه آنان از این تعداد اطلاع داشتند و متوجه شدند که این مطلب حق و از طرف خداست و تردید آنان برطرف
شد. و هم موجب افزایش ایمان مؤمنان شد، چون به حقانیت قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله اطمینان بیشتري پیدا کردند و
هرگونه تردیدي از دل آنان برطرف شد. از این آیه استفاده میشود که انطباق مطالب قرآن با کتابهاي آسمانی و تعالیم پیامبران
پیشین نشانهي حقانیت قرآن و موجب افزایش ایمان مردم میشود؛ پس تحقیق در زمینهي قرآن و کتب مقدس دیگر مفید خواهد
بود. 5. مقصود از بیماردلان در این آیه همان مشرکان لجوج هستند که حقایق قرآنی را به ریشخند میگرفتند و یا کافرانی که
متوجه حقانیت قرآن شدند ولی باز هم کژراهه میرفتند. بنابراین، این آیه به منافقان بیماردل اشاره ندارد و مدنی نیست؛ چرا که
6. در این آیه بیان شده که هدایت «1» . سورهي مدّثر مکی است و تعبیر بیمار دلان در قرآن در مورد کافران نیز به کار رفته است
وگمراهی افراد به ارادهي خداست، البته ارادهي خدا تابع حکمت اوست و او کاري را بدون دلیل وحکمت انجام نمیدهد؛ بنابراین
همان طور که در آیه اشاره شده، برخی افراد با لجاجت و بیماردلی خود زمینهي انحراف و گمراهی خویش را فراهم میکنند و از
این رو خدا آنان را در گمراهی وامینهد، اما مؤمنان مسلمان و اهل کتابی که به حقانیّت قرآن پی برده و بدان اعتراف میکنند،
هدایت میشوند و یا بر ایمان آنان افزوده میشود. 7. در این آیه بیان شده که مطالب قرآن وتعداد مأموران دوزخ و تفسیر قرآن مهر
چرا که این مطالب جدي «1» ؛ جلد بیست و یکم، ص: 329 لشگریان خدا و یا اصل وجود دوزخ مایهي تذکّر و بیداري انسانهاست
بودن عذاب الهی را یادآوري میکند تا افراد غافل را بیدار کند و از راه کفر و گناه باز دارد. آموزهها و پیامها: 1. بیان برخی
مطالب در قرآن براي آزمایش و بیداري مردم است. 2. در مورد انطباق مطالب قرآن با تعالیم پیامبران پیشین تحقیق کنید که موجب
افزایش ایمان افراد میشود. 3. مطالعهي تطبیقی بین قرآن و کتب مقدس دیگر مفید و سازنده است وتردیدها را در مورد حقانیت
قرآن بر طرف میسازد. 4. کافران و مشرکان بیماردل دست از بهانهتراشی در برابر قرآن برنمیدارند. 5. تعداد دقیق فرشتگان را
فقط خدا میداند (پس در مورد آن مجادله نکنید). 6. هدایت و گمراهی به دست خداست (ولی زمینههاي آن را خود انسان فراهم
میسازد). 7. بیماردلی مانع استفاده از قرآن، و ایمان زمینهساز بهرهبرداري بیشتر از آن است. *** قرآن کریم در آیات سی و دوم
تا سی و نهم سورهي مدثّر با سوگندهاي متعدد، به عظمت و هشدار رستاخیز و آزادي ارادهي انسانها و نجات اصحاب یمین اشاره
39 . کَلَّا وَالْقَمَرِ* وَالَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ* وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ* إِنَّهَا لِاحْدَي ص: - میکند و میفرماید: 32
330 الْکُبَرِ* نَذِیراً لِلْبَشَرِ* لِمَن شَاءَ مِنکُمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ* کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَۀٌ* إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ هرگز چنین نیست (که
تصور میکنند)؛ سوگند به ماه!* و سوگند به شب، هنگامی که پشت کند!* و سوگند به صبح، هنگامی که روشن شود!* قطعاً، آن
(دوزخ) یکی از (نشانههاي) بزرگ است.* درحالی که هشدار گري براي بشر است.* براي هرکس از شما که بخواهد پیشرو باشد
یا واپس ماند.* هر شخصی در گرو دستاورد (خویش) است.* مگر یاران خجسته (دست راست)، نکتهها و اشارهها: 1. در این
آیات خداي متعال به ماه و شب و صبح سوگند یاد کرده است و سوگند به این پدیدههاي طبیعی براي تأکید بر مطلب و نیز نشان
دادن اهمیت این پدیدهها و جلب توجه انسان به سوي آنهاست. 2. در این آیات به شب آرام بخش و اسرار آمیز سوگند یاد شده
است؛ شبی که رو به صبح روشن دارد و نیز به صبح سوگند یاد شده است؛ صبحی که نقاب از چهره برمیدارد و نوید بخش پایان
تاریکی شب و دلانگیز و نشاطآور است. 3. در آیات قبل بیان شد که مشرکان و کافران تعداد مأموران دوزخ را ریشخند میکردند
صفحه 104 از 134
و اینک در این آیات سخن آنان نفی، و با سوگندهاي متعدد تأکید میشود که مسئلهي رستاخیز و تعداد مأموران عذاب و فرشتگان
که براي هشدار به بشر قرار داده شده است. 4. هدف آفرینش رستاخیز و «1» لشگر خدا یکی از مسائل مهم و نشانههاي الهی است
دوزخ هشدار دادن به بشریت است؛ زیرا انسانها آزاد آفریده شدهاند و میتوانند به کمال برسند و یا عقبگرد و سقوط کنند. پس
باید رستاخیزي باشد تا به انسانهاي پیشرو پاداش مناسب داده شود و انسانهاي منحط و عقبگرا که راه سقوط اخلاقی و اعتقادي
5. این یک قانون کلی است که هر انسانی گروگان را پیمودهاند مجازات شوند. ص: 331
اعمال خویش است؛ یعنی وجود او در برابر انجام وظایف وکارهاي اوست و وقتی آنها را انجام دهد آزاد میشود و یا این که انسان
مگر اصحاب یمین که از قید اعمال خویش آزاد میشوند؛ یعنی اعمال نیک آنها گناهانشان را «1» ، همراه اعمال خویش است
یا به معناي افراد پربرکت است که در رستاخیز سعادتمندند و یا انسانهایی که « اصحاب الیمین » . میزداید و نجاتشان میدهد. 6
اصحاب «2» . نامهي اعمال آنان به دست راستشان داده میشود که این نشانهدهندهي سعادتمندي و نجات آنان در رستاخیز است
یمین گر چه ممکن است لغزشهایی داشته باشند اما این لغزشها تحت تأثیر نیکیهاي آنان قرار میگیرد و زدوده میشود و با
7. از امام باقر علیه السلام روایت شده که ما و شیعیان ما اصحاب یمین هستیم و «3» . حسابرسی آسانی وارد بهشت میشوند
آموزهها و پیامها: 1. پدیدهي ماه و شب و صبح پراهمیت «4» . هرکس با ما اهل بیت دشمنی ورزد در اسارت اعمال خویش است
است (در مورد آنها دقت کنید). 2. رستاخیز بسیار عظیم است. 3. هشدارگري یکی از اهداف آفرینش رستاخیز است. 4. انسان آزاد
است و میتواند پیشرو یا عقبگرا باشد. 5. هرکس در گرو اعمال خویش است (پس براي رهایی خود تدبیر کنید). 6. اصحاب
یمین اهل نجات و سعادتاند. *** ص: 332 قرآن کریم در آیات چهلم تا چهل و هشتم
سورهي مدثّر به فرجام سعادتمندان و مجرمان و گفتمان آنان در مورد عوامل دوزخی شدن و محرومیت از شفاعت اشاره میکند و
48 . فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ* عَنِ الْمُجْرِمِینَ* مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ* قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ* وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ* - میفرماید: 40
وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضینَ* وَکُنَّا نُکَ ذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ* حَ تَّی أَتَانَا الْیَقِینُ* فَمَ ا تَنفَعُهُمْ شَ فَاعَۀُ الشَّافِعِینَ که در بوستانهاي (بهشتی)
از نمازگزاران نبودهایم؛* و » : میگویند *«!؟ چه چیز شما را به دوزخ آزار دهنده وارد ساخت » *: پرسش میکنند،* از خلافکاران
هرگز به بینوایان غذا نمیدادیم؛* و پیوسته با فرورفتگان (در باطل) فرو میرفتیم؛* و روز جزا را تکذیب میکردیم،* تا اینکه یقین
پس شفاعتِ شفاعت کنندگان براي آنان سودي نخواهد داشت. نکتهها و اشارهها: 1. یکی از *«. (به مرگ) به سراغ ما آمد
روشهاي تربیتی قرآن آن است که سرنوشت گروههاي متضاد را در برابر هم به تصویر میکشد تا مردم با مطالعهي آنها راه خود را
انتخاب کنند. در این آیات نیز فرجام دوگروه در برابر هم تصویر شده است: اصحاب یمین یعنی مؤمنان نیکو کردار و سعادتمند که
اهل بهشتاند. و خلافکاران که اهل دوزخاند. 2. در این آیات به عوامل عذاب مجرمان و زمینههاي ورود آنان به دوزخ اشاره شده
است که عبارتاند از: الف) قطع رابطه با خدا و ترك نماز و عبادت؛ ب) قطع رابطه با خلق و ترك زکات وامدادرسانی به بینوایان؛
ج) باطل گرایی و همنشینی با اهل باطل و افراد سستعنصر که موجب کشانده شدن انسان به کارهاي باطل و گناه میشود؛ د)
3. نماز راه پیوند و ارتباط تکذیب و انکار رستاخیز که موجب جرئت برگناه میشود. ص: 333
انسان با خداست و انسان را از کارهاي زشت و ناپسند بازمیدارد؛ بنابراین هرکس نماز را ترك و ارتباط خود را با خدا قطع کند،
در سرازیري سقوط به سوي دوزخ قرار میگیرد. 4. مقصود از غذا دادن به بینوایان، هرگونه امداد رسانی به فقراست و منحصر در
غذا دادن نیست، بلکه شامل پوشاك و مسکن و هزینهي درمان و مانند آن نیز میشود. مفسران قرآن برآناند که مقصود آیه
نپرداختن زکات است که اصل وجوب آن در مکه بوده و جزئیات آن در مدینه بیان شده است؛ چراکه ترك کمکهاي مستحبی
ولی مانعی ندارد که بگوییم آیه شامل زکات و هرگونه امداد رسانی ضروري میشود، چرا که «1» . موجب ورود به دوزخ نمیشود
شرکت در مجالس ضد «2» ، گاهی امداد رسانی به نیازمندان براي حفظ جان آنان واجب است. 5. مقصود از فرورفتن در امور باطل
صفحه 105 از 134
اخلاقی و گناهآلود و نیز همراهی با افراد سستعنصر و ولگرد است که مسائل دینی را به ریشخند میگیرند و به تهمت و غیبت و
لهو و لعب روي میآورند و به ترویج مسائل بدعتآمیز و کفر و شرك روي میآورند. آري؛ همراهی با این افراد و مجالس
زمینهساز سقوط اخلاقی و دینی و ورود به دوزخ است. 6. اعتقاد به رستاخیز موجب میشود که انسان از گناه و انحراف بپرهیزد
ولی انکار و عدم اعتقاد به معاد ارزشهاي الهی و اخلاقی را متزلزل میسازد و راه گناه را باز میکند و استمرار آن موجب ورود به
دوزخ میشود. 7. برخی مفسران از این آیات استفاده کردهاند که کافران همان طور که ص:
334 در مورد اصول دین تکلیف دارند، در مورد فروع دین همچون نماز نیز تکلیف دارند و به خاطر ترك آنها گرفتار دوزخ
.8 «1» . میشوند. البته به جا آوردن نماز بدون ایمان به خدا میسّر نیست و از این رو نماز رمز تسلیم در برابر خدا و ایمان به اوست
در آیات فوق چیست؟ برخی مفسران قرآن یقین را به معناي مرگ دانستهاند؛ چراکه مرگ امري یقینی براي « یقین » مقصود از
همهي افراد بشر است که هیچ شکی در آن نیست. ولی برخی دیگر از مفسران یقین را اشاره به آگاهی دانستهاند که پس از مرگ
نسبت به مسائل برزخ و قیامت حاصل میشود. 9. شفاعت به معناي ضمیمه کردن چیزي به چیز دیگر است؛ یعنی شفاعت شونده
قسمتی از راه را پیموده ولی در فراز و نشیبها وامانده است و شفاعتگر به او ضمیمه میشود و با رخصت الهی او را نجات میدهد
و به او کمک میکند تا بقیهي راه را بپیماید. 10 . در این آیات اصل شفاعت شفاعتگران در رستاخیز پذیرفته شده و به عنوانِ اصلی
سپس فرشتگان، پیامبران «2» مسلّم بدان اشاره شده است. در احادیث اسلامی نیز نخستین شفاعتگر، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله
«1» مؤمنان، ص: 335 قرآن «5» ، دانشمندان ،«4» شهیدان، امامان علیهم السلام ،«3» علیهم السلام
معرفی شده است. 11 . اولین کیفر اعمال و عقاید خلافکاران، نفی شفاعت از آنان است؛ کسانی که از خدا و خلق «2» و حتی روزه
و معاد بریدهاند، زمینههاي شفاعت را در مورد خود از بین بردهاند و شفاعت شفاعتگران در مورد آنان سودي ندارد. 12 . راه
گفتوگوي بهشتیان و دوزخیان در رستاخیز باز است و این گفتوگوها روشنگر است و نعمتهاي الهی را به یاد بهشتیان میآورد
تا قدر نعمت هدایت را بدانند و بیشتر سپاسگزار حق باشند. آموزهها و پیامها: 1. به فرجام بهشتی اصحاب یمین و فرجام دوزخی
خلافکاران بنگرید (و راه خود را انتخاب کنید). 2. بهشتیان با دوزخیان در رستاخیز گفتمانهاي روشنگري دارند (که اطلاع از آنها
براي ما هم مفید است). 3. قطع ارتباط با خدا، خلق و معاد از عوامل زمینهساز ورود به دوزخ و محرومیت از شفاعت است. 4. نماز،
امداد رسانی به فقرا، ترك دوستان ناباب و اعتقاد به معاد، زمینهساز بهرهمندي از شفاعت است. 5. در رستاخیز شفاعتگران
متعددي وجود دارند. 6. به وظایف خود در مورد بینوایان عمل کنید تا گرفتار عذاب نشوید. 7. با افراد سستعنصر و باطلگرا
8. مرگ یقینی و بیدارگر است. *** قرآن همراهی نکنید تا گرفتار عذاب نشوید. ص: 336
کریم در آیات چهل ونهم تا پنجاه و ششم سورهي مدّثر به آگاهی گریزي و طمع کاري و جسارت مخالفان دین و خودنگهداري و
56 . فَمَ ا لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِ ینَ* کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنفِرَةٌ* فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ* بَلْ یُرِیدُ - آمرزش الهی اشاره میکند و میفرماید: 49
کُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یُؤْتَی صُ حُفاً مُنَشَّرَةً* کَلَّا بَل لَّا یَخَافُونَ الْآخِرَةَ* کَلَّا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ* فَمَن شَاءَ ذَکَرَهُ* وَمَا یَذْکُرُونَ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ
أَهْلُ التَّقْوَي وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ و آنان را چه شده که از یادآوري (قرآن) رويگرداناند؟!* چنانکه گویی آنان گورخرانی رمیدهاند،*
که از (مقابل) شیري فرار کردهاند!* بلکه هر مردي از آنان میخواهد که کتابی گشاده (به او) داده شود.* هرگز چنین نیست (که
آنان میگویند،)، بلکه از آخرت نمیترسید.* هرگز چنین نیست (که آنها میگویند)، در واقع، آن (قرآن) یادآوري است.* و
هرکس بخواهد، آن (قرآن) را یاد کند؛* و یادآور نمیشوند مگر اینکه خدا بخواهد؛ که او اهل خودنگهداري و اهل آمرزش
است. نکتهها و اشارهها: 1. کافران خلافکار از یادآوريها و روشنگريهاي قرآن فرار میکنند و دست رد به سینهي پزشک دلسوز
آري؛ «1» . و داروي خویش میزنند و همچون گورخران وحشی که با وحشت از شیر و صیاد فرار میکنند از حقایق گریزاناند
انسان ناآگاه گاهی گرفتار جهل مرکب میشود و از مطالب آگاهیبخش هم فرار میکند. ص:
صفحه 106 از 134
337
بخش